چشم جادوی نگار!

چشم جادوی نگار!
بهاریّه‌ای با صدای خودم تقدیم به بازدیدکنندگان خوب وبلاگم
در آستانهء سال جدید

شعر و آهنگ و سه‌تار: محمّدحسین وحید
تنظیم و نظارت ضبط: مجتبی دلجو
مایه: بیات اصفهان (فانتزی)
صدابردار: حامد داوری
ضبط: استودیوی خانگی / قم

مستم از باد بهار - مستم از جلوهء یار
می‌کند عشوه و ناز - چشم جادوی نگار
*
بنگر سوی چمن - رنگ و روی نسترن
می‌برد هوش از سرم - می‌زند پر دل من
*
گل و بلبل به همند - فارغ از بیش و کمند
عاشقان یار ما - رسته از بند غمند

دریافت فایل صوتی: اینجا

یادداشت آهنگساز:
این شعر و آهنگ، اقتباس‌گونه‌ای است از ترانهء جاویدان «بهار دلنشین» که تقدیم می‌کنم به شادروانان: بیژن ترقّی آن مرد بسیاردان و آن آبروی موسیقی ایران روح‌الله خالقی
مبارک بادت این سال و همه سال : محمّدحسین وحید

تاریخ قبلی پست: ۲۸ اسفند ۹۰

قصارمشق شیخ (تنور لاله) و تذهیب محمد شکاری اسفندی

تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار
که (غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد) / شعر: حافظ
 خط: رضا شیخ محمّدی/ اردیبهشت ۹۰ / پهنای قلم: یک سانتیمتر
تذهیب: محمّد شکاری اسفندی / ابعاد: ۱۸.۸x۱۷.۲سانتیمتر
اجرای نخست این قصارمشق > اینجا / اجرای حاضر قبل از تذهیب > اینجا
حضور این قطعه و کامنت‌هایش در فیس‌بوک (روءیت با word2003) > اینجا


ایمیلم به دوست گرافیستم سید محسن زمانی در ۲۷ بهمن ۹۰:با سلام و احترام. این اثر بر اساس بیت حافظ (تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار / که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد) نوشته شده. دلم میخواهد یک پوستر بهاری از آن بسازید با این مشخصّات:
۱. جهت کار مرا تغییر ندهید.
۲. شعر حافظ را ناقص نوشته‌ام. (تا «که» نوشته‌ام). بقیه‌اش (غرق عرق گشت و گل به جوش آمد) را با فونت مناسب در زیر خط من به سلیقهء خودتان اجرا کنید.
۳. حافظ در این شعر، گل لاله را به تنور سوزانی که باد بهار با وزش خود آن را برمی‌افروزد و غنچهء درون آن در اثر گرمای زیاد عرق می‌کند و گل در اثر انبساط ناشی از گرما همچون ذرّت روی تابه شکفته می‌شود، تشبیه کرده است. ببینید که آیا این حال و هوا را می‌توانید در پوستر منعکس کنید؟


چون از طریق سید محسن زمانی به نتیجه نرسیدم، در نوروز ۹۱ به دنبال درخواست دوست گرافیستم وحید عبّاسی ساکن هلند که اثری مناسبتی برای نوروز برای چاپ روی جلد مجلّه‌ای که در خارج از کشور چاپ می‌شد، می‌خواست، قرار شد همین «تنور لاله» را استفاده کند و البته تتمهء شعر را (غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد) را هم بنویسم و اسکنش را برایش بفرستم... حاصل کار را مشاهده می‌کنید:
لینک فیسبوکی: اینجا

بهار عمر (اجرای دیگر)

قصارمشق بهار عمر

تازه‏ترین سطرنویسی رضا شیخ محمدی

بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
چون نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
شعر: حافظ / تحریر: اواخر مهر ۹۰ / عرض قلم: ۳ میلیمتر اندازهء اصلی اثر: ۲۸ در ۵ سانتی‏متنر

نمونه غلطگیری‏ها و سرمشق‏دهی‏هایم در کلاس تدریسم در انجمن خوشنویسان قم

حکایت سرمشق‌هایی که در کلاس تدریس خوشنویسی به هنرجویان داده می‌شود، حکایت شیرینی است. انتخاب مضامین، کیفیت غلطگیری، استفاده از ابزارها و نشانه‌ها و علائمی که تفهیم مطلب را به هنرجو آسان سازد و او را در کمترین زمان ممکن به مقصد و مقصود رساند. در پست حاضر تعدادی از سرمشق‌هایی که در ماه‌های اخیر در کلاس روز سه‌شنبه در انجمن خوشنویسان قم به هنرجویانم داده‌ام و احیانا غلطگیری بر روی خط آنها تقدیم می‌شود. امید که بازدیدکنندگان وب را خوش آید:

  
  

تنور لاله چنان برفروخت باد بهار / که... (قصارمشق شیخ / اجرای دوم)


لینک مرتبط > اینجا

تنور لاله چنان برفروخت باد بهار (قصارمشق تازهء شیخ با جلوه‏های مختلف)

       
اسکن اصلی >>> اینجا

سطر استاد حسینی موحد

تحریر مصراع حافظ شیرازی
که بی‌مناسبت با ایّام بهار نیست
توسّط استاد حسینی موحّد در منزلشان در قم
برای دوست اصفهانیم: محمود حبیب‌اللّهی
در عصر روز ۴ خرداد
۸۳

مغنی! کجایی؟ که وقت گل است!

مغنّی! کجایی که وقت گل است!
                   ز بلبل چمن‌ها پر از غلغل است!
         بیتی از ساقی‌نامهء حافظ / خط: استاد عبّاس اخوین

ساقیا آمدن عید مبارک بادت! (کارت پستال نوروز kartpostal nowruz card عید سعید باستانی)

ساقیا ! آمدن عید مبارک بادت / وان مواعید که کردی، مرواد از یادتشعر: حافظ / خط : بداهه‌نگاری رضا شیخ محمدی در اسفند ۸۶
در کلاس تدریس انجمن خوشنویسان قم برای مرتضی ترابی هنرجوی ۱۵ ساله
اسکن و جلوه‌های رایانه‌ای : ر.شیخ.م، اسفند ۸۹

دعای تحویل سال و یادکردی از مرحوم محمدرضا قنبری

قطعهء ثلث به خط قنبری که از علی نجفی در ازای نگارش یک حلیه گرفتم و در زمستان 88 در خلال برگزاری نمایشگاهم در مس سرچشمهء کرمان به فروش رساندم.

بهشت زهرا / قطعهء هنرمندان / مهر 89 / قبر قنبری / عکاس: رضا شیخ محمدیدر آستانهء حلول سال جدید قطعه‌خطّ ثلثی از زنده‌یاد محمّدرضا قنبری خوشنویس ارزندهء قزوینی که دعای تحویل سال را در سال ۱۳۷۰ قمری به رشتهء کتابت درآورده، تقدیم می‌کنم.
قنبری پنجهء توانایی در نگارش نسخ و ثلث داشت و به اعتبار برخورداری از استعداد هنری بالا، در عمر به پنجاه نرسیده و پرتلاطمش قلّه‌های ترقّی را به سرعت درنوردید. قرآنی به خطّ نسخ عربی از او توسّط انتشارات نگار در سال ۱۳۷۷ ش به زیور طبع آراسته شد. یک بار که او را در سال ۷۴ ش در زمان فرمانداری مرتضی روزبه در نمازخانهء بهشت زهرا / قطعهء هنرمندان / مهر 89 / عکاس: دوستم مرضیه لطفیفرمانداری قزوین دیدم، عنوان کرد که قرار است برای نگارش پردهء خانهء کعبه به عربستان سفر کند.
یک نوبت هم او را در شهر الوند قزوین در مراسم تجلیل از مرحوم استاد محصّص دیدم. طرفه اینکه برای اجرای آواز به روی سن رفت و همراه با نوای ارکستری قطعه‌ی ثلث به قلم دوست خوشنویس قزوینیم علیرضا محبی برای سنگ مزار زنده‌یاد محمدرضا قنبریکه از بلندگوها پخش می‌شد، آواز ریتمیک لطیفی را بر روی شعر زمستان اخوان ثالث اجرا کرد. با حس می‌خواند و همراه با اجرا چشمانش را می‏بست و دستانش را موزون حرکت می‌داد. فیلم این لحظات در آرشیو بنده موجود است.امضای ابوالحسن بنی‏صدر رئیس جمهور اسبق در ابتدای کتابی که به قنبری اهدایش کرده بود. / عکاس: رضا شیخ محمدی
با قنبری در اوایل دههء ۶۰ در خانهء فرهنگ وابسته به ارشاد قزوین آشنا شدم و چند بار مرا که نوجوانی بودم، با خود به تهران خط محمدرضا قنبری در اوایل دههء 60 که به دستخط خود به بنده اهدا کرده استبرد و با انجمن خوشنویسان و موزهء هنرهای معاصر که نمایشگاه خوشنویسی در آن برپا بود، آشنا کرد. آنجا بود که با ذوق و شعف بسیار برای اولبن بار خط استاد امیرخانی را به صورت زنده دیدم و از آن عکس گرفتم.
قنبری قرآن را به لحن خوش و به تقلید از عبدالباسط تلاوت می‏کرد. ضرب هم می‏نواخت و با استاد حسن کسایی عکس یادگاری انداخته بود. اسفا که محمّدرضا با مرگ غیرمترقّبه‌اش در تیرماه ۸۶ تاءسف و شگفتی بسیاری از دوستان و علاقمندانش را برانگیخت.
لینک مرتبط >>> اینجا


یادآوری:
از میان تصاویر فوق قطعهء «واعتصموا بحبل الله جمیعا» قابل فروش می‌باشد.
قیمت: ۳۵۰ هزار تومان

هدیه‌ی وبلاگ به مناسبت حلول سال جدید

« بار دگر موسم نوروز شد »
سطر نستعلیق منتشرنشده‌ی قدیمی منسوب به میرزا کاظم تهرانی (دوره‌ی قاجار) که اصل آن را حقیر در قم از مصطفی اسکوئیان 
خریداری نمودم و او هم از حبیب‌اللهی خرید.

چند سطر از شیخ



 



متن فوق از کتاب کشف‌المحجوب انتخاب شده است.