انعکاس بلاخیزی دنیای بیرون در آثار خوگرانه به تنهایی

اخبار و وقایع مربوط به انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۸۸ در آثار خوشنویسی حقیر انعکاس داشته است و اینک که چهار سال از آن روزهای پرتنش می‌گذرد و انتخابات آرامتری را دنبال می‌کنیم، تورّق تاریخ گذشته خالی از لطف نیست.
برای خوشنویس متنوع‌نویس و پرآثاری مثل من پرداختن به وقایع روز و اختصاص هنری که انگار «خوگری به تنهایی درون» و «گریز از فضای بلاخیز بیرون» را ترغیب می‌کند، جای اعتراض ندارد؛ به خصوص که آثار مناسبتی من به چند اثر محدود، خلاصه می‌شود. گو اینکه این دسته آثار هم در تنهایی صورت‌بندی شده است... و گاه به نظر می‌رسد برخی پدیده‌های بیرونی، هنرمند درونگرا را نیز به ورود به برخی واکنش‌ها و حتی موضعگیری‌ها وامی‌دارد. صدای انفجار موشک‌هایی که در جریان موشک باران تهران در اواسط دههء ۶۰ از سوی رژیم صدام به تهران شلیک ‌شد، آنقدر مهیب بود که استاد امیرخانی هم دست به قلم ‌شد و در این باره نستعلیق نوشت.
لینک مرتبط: سیاه‌مشق‌های دومنظوره

سیاه‌مشق‌های دومنظوره!

قیمت اثر: 250 هزار تومان سیاه‌مشق دومنظوره و منتشرنشدهء عمادالکتاب قزوینیسیاه‌مشق دومنظوره به خطّ حقیر رضا شیخ محمّدی. ابعاد اصلی: 25x22س.م / تذهیب: نسرین حقیقت / قیمت تابلو 250 هزار تومانسیاه‌مشق دومنظوره به خطّ حقیر رضا شیخ محمّدی. ابعاد اصلی: 18.5x31.5س.م / تذهیب: الناز ارجی / قیمت تابلو: 300 هزار تومانسیاه‏مشق دومنظوره و منتشرنشدهء استاد غلامحسین امیرخانی / عکاس: رضا شیخ محمدی, دههء 60, قزوینسیاه‌مشق‌نویسی تواءم با حدیث نفس یا تو بگو یومیّه‌نویسی در شمار آن دسته فرآورده‌های خوشنویسی است که کاتب در عین خلق اثر هنری، به ثبت وقایع‌الأیّام نیز می‌پردازد. این شیوه نگارش ضمن برخورداری از ارزش‌های هنری، واجد نکات خبری و اطّلاعاتی از اوضاع زمان کتابت است و به کار مورّخان و محقّقانی که در اعصار بعد با این اثر هنری مواجه می‌شوند نیز می‌آید. مرحوم عماد‌الکتاب قزوینی در شمار آن دسته خوشنویسانی است که به نگارش چنین آثاری مبادرت ورزیده است. نمونه‌های متعدّدی از این کاتب زبردست و زجرکشیده در دست است که ضمن صفحه‌آرایی هنری متضمّن تشریح اتّفاقاتی است که بر سر او در زندان کمیتهء مجازات رفته است.
در سیاه‌مشقی از عمادالکتّاب که برای اوّلین بار از طریق این پست منتشر می‌شود، می‌خوانیم:
«در ماه شعبان‌المعظّم و سیّمین سال محبوسیّت که در پنجهء بیرحمی جوادث و در چنگال خونین اهریمن نادانی و جهالت گرفتار و هنوز در بیغولهء شوم و سیاهچال مظلم ادارهء نظمیّه محبوس و مسجون بود این صفحه را با حالت زکام و قولنج نوشته‌ام العبد عمادالسیفی»

تاریخ قبلی پست: ۵ فروردین ۸۹ / با افزودن قطعهء استاد امیرخانی در ۴ آذر ۸۹ آپدیت شد. / با افزودن سیاه‌مشق من با تذهیب نسرین حقیقت در ۷ اسفند ۸۹ آپ شد.
در ۱۶ شهریور ۹۰ با افزودن سیاهمشق من تحریرشده در سالن عروسی در بهمن ۸۴ آپ شد. در ۱۴ خرداد ۹۲ با افزودن سیاه‌مشق دیگری از خودم با تذهیب الناز ارجی (متن:  شتبه بیست و سوم خرداد) آپ شد.

لینک فیسبوکی: اینجا

خط، دکلمه و آواز شیخ بر روی شعر مژدهء وصل تو کو؟

مژدهء وصل تو کو؟ کز سر جان برخیزم / طایر قدسم و از دام جهان برخیزم
بر سر تربت من با می و مطرب بنشین / تا به بویت ز لحد رقص‌کنان برخیزم

شعر: حافظ / خط، دکلمه و آواز: رضا شیخ محمّدی
دریافت فایل صوتی >>> اینجا

سمت چپ:
تذهیب
: زهرا بیات (نگارگر اراکی) - واسطهء ارتباط با تذهیبکار: حسین امانی
اندازهء اصلی: ۱۳ در ۲۲ س.م / آدرس اسکن قطعه: سی.دی آر۱۱۲ و آر۱۴۸ در آرشیو منزل شیخ
دستمزد تذهیب: ۲۵ ه.ت
سرنوشت قطعه: فروش به حجت‌الاءسلام مهدوی نمایندهء ولی فقیه در هندوستان /تیر ۸۹ به ۱۰۰ دلار
لینک نظر خانمی به نام نسیم و پاسخ بنده به او در خصوص این چلیپا >>> اینجا و اینجا

سمت راست:
تذهیب:
زکیّه (الناز) ارجی (نگارگر قزوینی) / دستمزد تذهیب: ۳۵ هزار تومان
اندازهء اصلی: ۲۲ در ۳۲.۵ س.‌م
آدرس اسکن قطعه: سی.دی‌ آر ۱۱۶ و آر ۲۱۴ در آرشیو منزل شیخ
سرنوشت قطعه: طاق‌زدن با علیرضا نوربخش با سطر بدون تذهیب و قطعه‌بندی که گفت از استاد اخوینه و بعد معلوم شد جعلی است. نوربخش البته در ازای آن مجددا خط دیگری بهم داد.

چند کار ابتکاری دیگر از حقیر در زمینه تلفیق خط و گرافیک

قطعه‌ی سیاه‌مشق ابتکاری حقیر بر روی بیت سعدی:
دختران طبع را یعنی سخن با این جمال / آبرویی نیست پیش حسن آن زیباپسر
(تقدیم به ابوالفضل خزاعی) مرداد ۸۳



همین قطعه در سایز بزرگ
همین قطعه در سایز بزرگ و به صورت نگاتیو


قطعه‌ی فوق از قطعاتی است که چند بار بین من و امیر عاملی در خلال معاملات و مبادلاتمان در سنوات اخیر رد و بدل شده است. ابتدا قطعه را به سفارش و یاد دوست نکورویم «ابوالفضل خزاعی» در مرداد ۸۳ تحریر کردم، ولی او به دلش ننشست و قطعه‌ی دیگری خواست برایش بنویسم که دیگر ننوشتم. قطعه‌ی فوق را برای پاسپارتو به دست محمود حبیب‌اللهی سپردم. حبیب‌اللهی قطعه‌بندی را به انجام رساند. سید احمد شفیعی دوست روحانی و خوشنویسم این سیاه‌مشق را پسندید. به حبیب‌اللهی گفتم که قصد دارم این قطعه را در نمایشگاه خوشنویسی کنگره‌ی میرعماد که در آن ایام در قزوین برگزار می‌شد، به نمایش درآورم. حبیب‌اللهی مرا از این کار باز داشت و گفت که مضمون این قطعه به شاءن شما لطمه می‌زند و حرف و حدیث درست می‌کند.  با این وصف من قطعه را در نمایشگاه مزبور و نیز و بعد از آن هم در یک نمایشگاه در فرهنگسرای بهمن به نمایش عموم درآوردم.
مدتی بعد قرار شد انجمن خوشنویسان این قطعه را خریداری کند. چند بار برای پیگیری قضیه با آقای مهدی‌زاده تماس تلفنی گرفتم که به رغم برخورد خوبش، در خصوص موعدی که ما به پول قرار است برسیم، جواب قاطعی نمی‌داد و آخرش هم نشد و کار را از انجمن شعبه‌ی دزاشیب تحویل گرفتم. مدتی بعد که خوشبختانه وارد کار سمساری خط شدم (می‌گویم خوشبختانه برای اینکه مرا از نگاه و چشمداشت به دست این و آن بی‌نیاز کرد) این قطعه را در کنار یک مجموعه از خطوط خودم به امیر عاملی فروختم. (برای این قطعه ظاهراً ۲۵ ه.ت قیمت گذاشته شد که از این میزان ۱۰ ه.ت به قطعه‌بند پرداخته بودم.) مدتی بعد که به منزل امیر عاملی رفتم، دیدم در قسمت‌های داخلی قطعه تذهیب بکار رفته است که گفت کار یکی از شاگردان رامین مرآتی در قزوین است. (ظاهراً نام تذهیب‌کارش را ارجی ذکر کرد.) در آن نشست این قطعه را با چند قطعه‌ی خام و بی‌تذهیب از خطوط خودم تاق زدم و دوباره تملک کردم! نیتم بیشتر این بود که از قطعه در شکل و شمایل جدید، اسکنی تهیه کنم که کردم. عاملی در آن نشست ابراز کرد که این قطعه همیشه مورد توجه سمساران و خطبازانی که به منزل او می‌آمدند، قرار می‌گرفته است و او قیمت ۳۵۰ ه.ت را به آن‌ها پیشنهاد می‌داده و آ‌ن‌ها به رغم اینکه پا عقب می‌کشیده‌اند، در نوبت‌های بعد، باز هم برای خرید آن در صورتی که قیمت قدری پایینتر درنظر گرفته شود، ابراز رغبت می‌کرده‌اند.
در نهایت در آذر ۸۶ در خلال یک شب مبادله و معامله با امیر عاملی، این قطعه بار دیگر به دست عاملی رسید!

-------------------------------------------------------------
دعای فرج به خط من و در قالب سیاه‌مشق ابداعی حقیر
آماده شده برای شرکت در مسابقه ی طلیعه‌ی ظهور
و قبل از تذهیب سید محمدحسین سیدکریمی
 که فعلآ و تا انتخاب نام مناسبتر،
به نامگذاری دوستم امیر عاملی که این شیوه را «سیاه‌مشق مسلسل» نام نهاده است،
رضایت می‌دهم.
برخی از دوستان مدعیند که مشابه این کارها را دیده‌اند؛ ولی به مورد مشخص نمی‌توانند اشاره کنند. برخی به الگوبرداری من از مرحوم رضا مافی و مسعود رنگساز اشاره می‌کنند.
این دو خوشنویس البته از نوع خاصی از تنیدگی کلمات در هم سود می‌بردند
که با روش من که حالت پازل‌گونه دارد و حروف و کلمات همپوشانی مختصری دارند، متفاوت است.

همان قطعه بالا با تذهیب سید محمدحسین سیدکریمی (نرخ دریافتی بابت تذهیب ۲۵ ه.ت)



این قطعه در سایز بزرگ (اسکن موءمنی)
این قطعه در سایز بزرگ و به صورت نگاتیو (اسکن موءمنی)

این قطعه با اسکن پدیده ی قرن:


                                                                                                    قطعه ی فوق با اسکن پدیده ی قرن در سایز بزرگ

قیمت اثر: فروخته ‌شد به امیر عاملی



دعای فرج به خط من و تذهیب حسین نظیفی (نرخ دریافتی بابت تذهیب: ۲۰ ه.ت)



قیمت اثر: فروخته ‌شد به امیر عاملی

تلفیق خط و گرافیک کار حقیر بر روی کلمه‌ی آب و متونی متضمن کلمه‌ی آب



بسم‌الله الرحمن الرحیم / قطاعی کار حقیر در حدود سال ۷۵ شمسی

قیمت اثر: فروخته ‌شد به امیر عاملی






قیمت اثر: فروخته ‌شد به امیر عاملی