چلیپای منتشرنشده به قلم و رقم استاد غلامحسین امیرخانی (مربوط به اوایل دهه 60) با تذهیب مرحوم استاد محمدعلی زاویههنرهای مستظرفه‌ی شرقی، به اعتبار قدمت دیرینه، عبور از تونل قرون و گذر چندصدساله از فیلتر احساس و پسند نخبگان و خبرگان هنر و نقض و ابرام بیشمار و حکّ و اصلاح مستمر و آمیزش با سُنن ریشه‌دار و بعضآ آئینی که در طیّ ادوار طولانی رخ نموده است، اینک که در دستان ماست، البتّه متصلّب و تغییرناپذیر جلوه می‌کند.
پس تعجّبی ندارد اگر آوردگاه مناسب و وسوسه‌انگیزی نیست برای آن دسته از هنرمندانی که پیوسته به نوآوری و طراوت‌آفرینی می‌اندیشند و احترام و ایمان شگرفی به لزوم «هنجارستیزی، عادت‌گریزی، اصل‌سوزی و ساختارشکنی» دارند.
شاید روآوریِ بسیاری از خوشنویسان به قالب منعطف و موم‌گون گرافیک، نوعی فرار از مدرسه‌ی سنّت‌مداری به هوای تازه‌ی گرایش‌های نو به خوشنویسی است.
همچنانکه برخی از هنرمندان خطّاط، به بسته‌بودن دست و بال اندیشه و عمل در حیطه‌ی هنر ِ سنّت‌پیچ خو می‌کنند و عمری بی‌خلق ِحلاوت نوآوردن، به تکرار قالب‌های کهن دل خوش می‌دارند که البتّه تلاششان برای صیانت از ابنیه‌ی کهن و در معرض فرسایش و انهدام، ستودنی است.
در این میان و این میدان، ظهور هنرآفرینانی چون استاد غلامحسین امیرخانی که به راه سوم می‌روند و در بطن جبر ِ قاعده‌مندی، سهم اختیار خویش را هم می‌پردازند و محصولی صنعت می‌کنند که نه می‌توان چارچوب‌گریزش خواند و نه عادتزده، بس مغتنم ااست.
استاد امیرخانی با پیشینه‌ی تلمّذ خوشنویسی در محضر بزرگانی چون اخوان میرخانی و زنده‌یاد علی‌اکبرخان کاوه و گذراندن موفقیّت‌آمیز دوره‌ی تقلید، هنرجویی، نمونه‌سازی و کپی‌کاری، به تدریج با دمیدن حال و هوایی تازه و دیده‌نشده، ضمن حرمتگذاری به اساتید سلَف و مراعات اصول به ظاهر لایتغیّر خوشنویسی، مصنوع و محصول بدیعی را به باغ دلگشای هنر نستعلیق هدیه کرد.
آنچه در این پست به تماشایش می‌نشینید، بروز خلاقیّت، در زندانِ قالب کهن چلیپاست. در این اثر، دو بیت از غزل معروف حضرت حافظ به خامه‌ی پرمایه‌ی امیرخانی در اوایل دهه‌ی ۶۰ شمسی تحریر یافته و با تذهیب استاد محمّدعلی زاویه آراسته شده است. ممنونم از علیرضا نوربخش که این قطعه‌ی متعلّق به جناب یوسف عطوفت شمسی از خوشنویسان خطّه‌ی شمال را در بهار سال ۸۷ برای اسکن‌گیری در اختیارم گذاشت. ممنونم از دوست اصفهانی‌ام آزرم که این اسکن را که در دو تکّه انجام شده بود، مونتاژ کرد. ممنونم از قابلیّت اینترنت که این امکان را برایم فراهم کرد که «من و شما بی من و شما» در رابطه با هم باشیم و قطعات اوریژینال و منتشرنشده را با هم تماشا کنیم و در خصوص آنها به گپ و گفت بنشینیم.