جونیه شهری در نزدیکی بیروت است که دورنمایش از ساحل مدیترانه در بیروت هم پیداست و شاید به نظر برسد که پیاده هم میتوانی به آن بروی. اما با وسیلهء نقلیه باید رفت آنهم ترجیحا" وسایلی که از دور که برایت نگه میدارند بگویند: سرویس و نه تاکسی... چون منظور از تاکسی ماشین دربست است و  سوارشدن به آن هزینه‌بر است. بی‌اعتنا به وسوسهء بغلخوابیهای پنجاه دلاری و اسمس شوخی و طعنه‌آجین شیخ هادی محمدی که ریضای ما ردیف چندم دیسکوست، در خیابان‌های جونیه می‌چرخی به نیّت ردیابی بنایی تاریخی که گرد مرور زمان بر آن نشسته باشد... انگار لمس سنگ‌های تراشخورده که تاریخ ۱۸۸۰ یا ۱۸۹۲ میلادی را دارد، وصلت میکند به قرون ماضیه. و این همهء بهرهء توست شاید هم توجیه و بهانه‌ات در عدم توفیق یا توفیق کم در کار تجاری و افزودن به دلارهایت.