دیدگاهم در خصوص تغییر محور کلمات در طول یک سطر
با ادب و احترام. مشکل سطر «حسین صدیقی» تعدّد زاویهء کلمات نیست. جسارتا با مطالعهء آثار برخی اساتید دستگیرم شد که گاه بزرگان خوشنویس هم در طول سطر، مبادرت به تغییر محور کلمات - فراتر از آنچه Farzan Kermaninejad عنوان کرد - میکردند و گذار - البته تدریجی و ملایم - از شیب تندتر به شیب ملایمتر را به نمایش میگذاردند. شاید هدف از این کار با نگاه به تصویر پیوست که چلیپای منتشرنشدهای از استاد امیرخانی است، گرایش تدریجی انتهای سطر به سمت ابتدای آن و تلاش برای نوعی وصال و هماغوشی باشد. در تصویر تقدیمی به نظر میرسد استاد در چرخاندن محور کلمات به خصوص در سطور سوم و چهارم توفیق داشته است؛ در حالی که صدیقی عزیز در این کار خطیر کامیاب نبوده است. گفتنی است: حقیر نیز مطیع صِرف اساتید نامآور نیست و به شهادت برخی مطالب وبلاگم که در مقایسهء حمد میرعماد با حمد استاد امیرخانی نوشتم و نیز نقد و بررسی آثار استاد شیرازی - که انعکاس خوبی در سطح کشور داشت - ابائی از نگاه انتقادی و آسیبشناسانه به آثار بزرگان ندارد. 10:12_04:30
دریافت پست فیسبوک به صورت htm: >>> اینجا