درنگی بر شیب ایرانیکی نستعلیق
از عواملی که به سختی و دیریابی خطّ نستعلیق و البته جذابیّت و خاصبودن آن دامن میزند، حالت ایرانیکی حروف و کلمات آن است که به ظاهر موجب بیتعادلی و «ناامنی واژگانی» میشود؛ اما به یمن تمهیداتی خاص، در کلیّت، تعادل و امنیّت بصری برقرار است. از وظایف نستعلیقنویس، کنترل میزان چرخش کلمه و
حرف به راست و پرهیز از افراط و تفریط در این خصوص است. برخی کلمات گولزنندهاند و خوشنویس را به اجرای افراطی یا تفریطی شیب مبتلا میکنند. برای مثال در کلمهء «معانی» عین را نباید شیبدار نوشت. سالهاست به هنرجویانم توصیه میکنم که «عین» را شیبه عقابی که به افق مینگرد، بنویسید. در تصویر مشاهده میکنید که میرزا غلامرضا عین معانی را طوری نوشته که عقابش به درّه مینگرد. در واقع گاه بخشهایی از یک کلمه را باید فاقد شیب ایرانیکی نوشت و به شیب کلی کلمه بسنده کرد.
یکی از کلمات نستعلیق که اجرای مشکلی دارد، کلمهء «بی» است. در این پست اجراهای میرعماد، میرزا غلامرضا، استاد امیرخانی (اجرای رسمالخطّ و آدابالخطّ ایشان) و استاد موحّد
(عبدالرضایی؟) تقدیم میشود. در اجرای موحّد تناقضی مشهود است: به نظر میرسد شروع کلمه حالتی کاملا ایستا و عمود بر خطّ کرسی دارد؛ اما کلیّت کلمه شیب ایرانیکی خوبی دارد. در دیگر اجراها این تناقض مشهود نیست.