جناب آزرم عزیز!

احمد آقای سلطانیان در کامنت‌دانی وبش مرقوم کرده:
برادر بزرگوارم جناب آزرم
حکایتهای بسیاری از تیغکاری مجموعه داران بر روی آثار ِ در اختیار خود شنیده ام . تیغکاری در راستای سلیقه شخصی یا اعتبار بخشی جدید به اثر یا یک روش کاری در به اصطلاح مرمت اثر و یا اصلا بازی با زلف و کاکل دلبر اسیر شده. مواردی که در موقومه تان به آن اشاره فرمودید از این دست نیستند؟

در پاسخ فرموده‌اید:
آوردن چنین بلایی بر سرآثار هنری توسط هر مجموعه داری ، بیرحمی و خیانتی است نابخشودنی هرچند که حضرتعالی هم مستحضرید اخیرا" با چنین موردی برخورد کردیم و چه گذشت
چهارشنبه 11 خرداد1390 ساعت: 20:41

عرض می‌کنم:
جسارتن حس و حال و لحن و آهنگ ِ «برخورد کردیم» (اگر «کردم» را اشتباها با «ایم» تایپ نکرد‌ه باشید)
پژواک صوت و صدای مرحوم مقبور بزرگ‏ارتشتاران محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر را تداعی می‌کند. آیا منظور مبارک از «برخوردی که کرده‌اید»، تنها یک تنبیه مختصر و پیچاندن گوش مجموعه‌دار بیرحم و خائن مزبور برای دستگرمی تا رسیدن موعد مجازات اصلی است یا توفیق در نشاندن نامبرده به سر جای خویش؟
لطفا به این سوءال و ابهام که برای حقیر - که ارادتش همچنان به شما باقیست - پیش آمده پاسخ ندهید؛ چون همچنانکه در کامنت به بنده فرموده بودید، بحث بنده و شما مختومه است! (اینجا)
ضمن اینکه شیخ بیهوده گرد و غبار می‌کند و منظور از «برخورد کردیم» نه یک عملیات انقلابی و انهدامی که تنها «روبرو شدیم و دیدیم» معنا می‌دهد.