چهارسطری نستعلیق حاوی یادداشت روزانه و خاطرهء شخصی که دلنگاریش لقب داده‌ام‌؛ شیوه‌ای دلپسند از سوی من برای خلق اثر هنری با گنجاندن اسامی اشخاص و بستگان به نیّت ادای دین، کمترین کاری که از دست چون منی که دستی بر آتش هنر دارم، برمی‌آید. جاسازی کردن پشت صحنهء زندگی در قفای سپر هنر. حالا دیگر می‌توان جارش زد و در بستر زمان جاریش کرد. با این رویکرد موافقید؟ با این اثر نستعلیق که در عید امسال تحریر کرده‌ام، کنار می‌آیید؟ یا دوست‌تر داشتید دو بیت از عطّار یا نثر خواجه عبدالله انصاری را در این پست می‌دیدید؟