در سه سال اخیر که در کنار کار خوشنویسی، به خرید و فروش خطّ قدیمی و جدید هم اشتغال دارم، در خلال معاملات و مبادلات صورت‌گرفته، به برخی شیوه‌ها و شگردهای رایج در میان سمساران هنر و معامله‌گران خط برخورد کردم که ذکر آن در وبلاگ حاضر که محیطی برای تولید محتوا در خصوص خوشنویسی و مسائل حاشیه‌ای آن است ، خالی از لطف و فایده نیست. عادتم این است که در هر حوزه و حیطه که وارد می‌شوم، مسائل به ظاهر کم‌اهمّیّت آن را که کمتر سوژه‌ی نگارش می‌شود، آگراندیسمان ‌کنم و دستمایه‌ قرار دهم تا ذهن دیگران را درگیر آن کنم. انگار گمانم این است که مسائل مهم و اساسی را همیشه هستند کسانی که مطمح نظر قرار دهند. این دست دوهاست که سرشان بی‌کلاه می‌ماند و در حدّ فرهنگ شفاهی و گفتمان محاوره‌ای رایج در میان اعضای آن حیطه و حوزه محصور می‌شود. به هر حال وقتی رضا شیخ‌محمّدی وارد کار سمساری خطّ می‌شود، با یک «نویسنده-سمسار» سروکار داریم و محصول این پدیده، تولید پست‌هایی از سری پست حاضر  است.
الغرض وقتی وارد کار معامله و مبادله‌ی خط شدم، برخی شگردها یا تو بگو طرّاری‌ها و دوز و کلک‌ها را در میان جماعت خطباز دیدم و احیاناً آموختم‌ و در واقع به رغم اینکه بدواً از آن احتراز می‌جستم،صفحه 23صفحه 24 به تدریج از برخی اصول و ضوابط ذهنی - بعضاً خودساخته و لزوم مالایلزم - تخطّی کردم و حتّی مرتکب شیوه و شگردی شدم که ابتدا بدان تن در نمی‌دادم و از آن سر باز می‌زدم. یکی از این موارد، «خوردکردن» و به قول دوست خوشنویس و خطبازم احمد پیله‌چی pilechi: داغان‌کردن کتب خطّی و عمدتاً قرآن کریم خطّی برای دستیابی به سود بیشتر است. دو صفحه‌ای را که مشاهده می‌کنید، دو برگ از یک قرآن خطّی است که جناب سیّد رضا بنی‌رضی - استاد برجسته‌‌ی معاصر در رشته‌ی نسخ - نگارش أن را به فرزندان وصال شیرازی منتسب دانست. علی‌الظّاهر نسخه‌ی کامل این قرآن را به نیّت دستیابی به سود بیشتـر مثـل گوشت قربانــی برگ‌برگ کرده، به طـور مجـزّا قطعه‌بندی‌اش کرده و می‌فروشندش. این دو برگ را چند ماه قبل از دوست خوشنویس قزوینی‌ام سیّد علی فخّاری به ۳۰۰ هزار تومان (برگی ۱۵۰ هزار تومان) خریداری کردم و چک دریافتی‌ام از مسابقه‌ی رضوی یزد را که بابت برنده‌شدنم در رشته‌ی کتاب نستعلیق بود، به این دوست دادم.  «داغان‌شدن» قرآن مزبور به‌خصوص وقتی دو برگ از آن به دست چون منی که دستی در اسکن و اینترنت و وبلاگ و عمومی‌کردن اسناد شخصی دارم، می‌افتد، طبعاً از جهاتی به سود فرهنگ است که اگر این قرآن در قالب یک نسخه باقی می‌ماند، بسا که از سوی افراد محدودی دیده می‌شد. ولی اینک دست کم دو برگ از آن در دنیای اینترنت با رزولاسیون بالا منتشر می‌شود و از همین دو برگ، عیار کتابت کاتب آن را به مصداق مشتی از خروار می‌توان ارزیابی کرد، یا همان قرآن تیموری ۷۰۰ ساله که دو ورقش در اختیار من است و الباقی به خارج از کشور رفته و معلوم نیست به کجاَ لااقل در این جا و جایگاه روءیت می‌شود. تا نظر دوستان در این باب چه باشد.

>>> برگ قرآن سمت راست در  سایز بزرگتر                                      برگ قرآن سمت چپ در سایز بزرگتر <<<